برخی آداب و احکام نماز مسافر از نگاه مراجع معظم تقلید :
الف) انسان مسافر لازم است نمازهای چهار رکعتی خود را دو رکعت بخواند. ولی فقها میفرمایند این حکم، دارای هشت شرط میباشد: 1. سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد (هر فرسخ شش کیلومتر است)؛ 2. از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد؛ 3. در بين راه از قصد خود برنگردد؛ 4. نخواهد پيشاز رسيدن به هشت فرسخ، از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند؛ 5. براى كار حرام سفر نكند؛ 6. از صحرانشينهايى نباشد كه در بيابانها گردش مىكنند و هرجا آب و خوراك براى خود و حیوانات همراهشان پيدا كنند مىمانند و بعد از چندى به جاى ديگر مىروند؛ 7. شغل او مسافرت نباشد؛ 8. به حد ترخص برسد، يعنى از وطنش يا جايى كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند، به قدرى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آنرا نشنود. (توضیحالمسایل محشی/1/183)
رکوع وسجود از ارکان اساسی واصلی نماز به شمار می آیدونمادی از فروتنی وتسلیم در آستانه وساحت ربوبی محسوب می شود،از این رو در آیاتی چند از قرآن ،گاه بنده به نماز وبرپاداری آن مأمور است،وگاهی اورابه برپاداری رکوع وسجود دستور داده اند،مانند «یا ایّهاالّذین امنواارکعواواوسجدوا واعبدوا ربّکم وافعلواالخیر لعلّکم تُفلِحون»(۱
امّا درباره دوبارسجده کردن وذکر ویژه ی آن،روایتی نقل شده که شاهد گفته ی پیشین است؛از امیر المومنین(ع)درباره ی معنای سجود پرسش شد حضرت فرمود:خدایا مرا از آن آفریدی،یعنی از خاک.معنای سر بر داشتن از سجود این است که مرا از زمین خارج کردی وسجده دوم،یعنی دوباره مرا به زمین بازخواهی گردانید،وسربرداشتن از سجده دوم،یعنی دگر بار مرا از زمین بیرون می آوری،ومعنای گفتن« سبحان ربّی وبحمده»این است که "سبحان"به معنای منزّه داشتن پروردگارو"اعلی"یعنی در آسمانها برتر وبالاتر به گونه ای است که همه ی بندگان پایین تر از نیکیها وبرتری ها به سوی او بالا می روند.
اهمیت سجده
از چیز هایی که به اهمیت سجود توجه می دهد این است که خدای سبحان حضرت آدم(ع)را به چیزی بز رگ تر از سجده وکرنش فرشتگان در برابر او گرامی نداشت،گر چه این سجده چیزی جز عبادت خداوند وپیروی فرمان او نبود؛چنان که ملاک یکتا پرستی ومدار نهی از شرک عبادی همان دستور به سجده بر خداوند ونهی از سجود بر غیر اوست،وپایه ی عبادت همه ی اشیا وفرمانبرداری آنها از خداوند نیز سجده است؛بر این نکته کلام خداوندمتعال در این آیه دلالت دارد:«ولله یسجد مافی السموات وما فی الأرض»
پی نوشت:(۱)(سوره ی حج،آیه ی 77؛ای کسانی که آیمان آورده اید،رکوع وسجود کنید،وپروردگارتان را بپرستید وکار خوب انجام دهید،باشد که رستگار شوید)
بار خدایا ماراازنماز گزارانی قرار ده که باتو مناجات می کنند وتو با آنان نجوا می کنی،باتو به سخن می نشینند وتو با آنان در ژرفای خردهاشان سخن می گویی،تابلکه از ناحیه ی چشمها،گوشها ودلهایمان از نور"بیداری وهشیاری"روشنایی بگیریم.
منزّهی تو،ای کسی که نزد هرجاهل شناخته شده ای؛«معروفٌ عند کلّ جاهل ٍ»(۱) بلکه هر موجودی به وسیله ی تو شناخته شد؛«تعرّفت لکلّ شي ءٍ» (۲)،مارابه حق خودت عارف گردان وبه سوی خویش هدایت فرما
۱)پی نوشت: (کافی،ج1،ص91)
(۲)(دعای عرفه حضرت سیّد الشهداء)
نماز صبح یکی از پر فضیلت ترین نمازهای 17 رکعتی است به دلیل سختی و بیدار شدن در خواب شیرین ، اما زمانی نمیبرد
اول: فردی که قصد بیدار نمودن آن را داریم اهل نماز می باشد.در خصوص چنین فردی از آن جا که در حال خواب تکلیفی بر عهده افراد نمی باشد و از سوی دیگر نیز خوابیدن از جمله حقوق شخصى هر فرد است، لذا بیدار ساختن کسى از خواب – حتى براى نماز – جایز نیست. مگر آن که، علم به رضایت بیدار نمودن وی داشته باشیم که در این صورت می توانیم او را بیدار نماییم. مانند زمانی که خود فرد – اعم از دوست، مهمان، همسر – از ما خواسته او را بیدار کنیم و یا این که می دانیم در صورت بیدار نکردن وی باعث ناراحتی او می شود
دوم: فردی که قصد بیدار نمودن آن را داریم با انگیزه این که نماز نخواند خوابیده.
اگر انسان بداند کسی خوابیده به قصد آن که نماز نخواند از باب نهی از منکر با وجود شرایط آن، بیدار کردن لازم است [1].
سوم: فردی که قصد بیدار نمودن آن را داریم فرزند انسان می باشد.
پدر و مادر که مسئولیت تربیت فرزند به عهده آن ها است، لازم است ابتدا او را از حدود سن هفت سالگی به تدریج برای نماز بیدار کنند تا این کار در هنگام بلوغ شرعی به صورت عادت درآید، البته این بیدار نمودن باید همراه با آرامش و مهربانی و با صدای آرام باشد تا در نظر فرزند حساسیت بدی نسبت به نماز پیدا نشود و ضمنا لازم است با دادن اطلاعات دینی به خصوص درباره نماز و اهمیت آن سعی کنید ایمان فرزندتان را تقویت نمایید و در خود او انگیزه بیدار شدن ایجاد کنید تا برای بیدارشدن اهتمام بورزد.
بنابراین علاوه بر جواز بیدار نمودن فرزندان، این امر پسندیده نیز می باشد مگر آن که از جهات دیگری موجب اذیت یا موجب ضرر باشد، مثل این که مریض باشند [2].
پی نوشت :
[1] – محمد وحیدی، دانستنی های لازم از نماز، قم، موسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم )، 1387ش، چهارم، ص 205، به نقل از مجمع المسائل، ج 1، سوال 410
[2] – همان، ص 193 به نقل از مجمع المسائل، ج 1، سوال 493
کتاب پرسش ها و پاسخ های نماز، سید حسن (مرکز تخصصی نماز
توصيه اهل البيت به نماز
وقتى آيه و امر اهلك بالصلوة نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله همواره تا هشت ماه به در خانه على عليه السلام مى آمد و مى فرمود: الصلوة رحمكم الله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا؛
نماز، خدا رحمت تان كند، همانا خدا مى خواهد پليدى را از شما اهل بيت دور نموده ، آن طور كه خود مى داند تطهيرتان كند.[1]
زندگى فاطمه زهرا عليهاالسلام سراسر نور و پر از معنويت بود. او توانست در خانه كوچك و با تمام مشكلات به عرفان كامل برسد و به جايى رسيد كه جبرئيل بر او نازل مى شد.
فاطمه عاشق عبادت بود، او در تسليم و اطاعت و در استقبال در عبادت چنان به پيش رفت ، كه حتى بدن و سلامت خود را فراموش كرد.
امام باقر عليه السلام در شان عبادتشان فرمود: كانت تقوم حتى تورم قدماها. در عبادت چنان قيام و ايستادگى كرد كه پاهايش ورم كرده بود. و با اين حال اين عبادت را براى رشد مادى خود انجام نمى دهد.
روزى رسول خدا به او فرمود: دخترم از خدا چيزى بخواه كه جبرئيل از جانب خدا وعده اجابت داده است .
فاطمه عليهاالسلام عرض كرد: حاجتى جز توفيق در بندگى خدا ندارم و آرزويم اين است كه ناظر جمال او باشم و به وجه كريمش نظاره كنم . و خود در مناجاتش مى فرمود: اسالك لذة النظر الى وجهك
خانواده ممكن است در عمل به واسطة برخورد با موانعي نتواند نقش الگويي خود را بهخوبي ايفا كند. در ادامه برخي از مهمترين موانع را بررسي ميكنيم.
يكي از موانع ايفاي نقش الگويي والدين الگوهاي نامناسب هستند. فرزندان ممكن است اين الگوها را از دوستان، راديو و تلويزيون، كوچه و بازار، ماهواره، كتابهاي داستان آموخته باشند. به هر حال، اين الگوها خلاف باورها، گرايشها، ارزشها و رفتارهاي والدين را به فرزند ما القا ميكنند و ميتوانند تأثير نقش الگويي والدين را كمرنگ و حتي از بین ببرند.
براي مبارزه با الگوهاي نامناسب راهكارهاي زير توصيه ميشود:
چهار گام از مراحل جذب مخاطب به نماز و با راههای كارآمدی تبلیغ معارف نماز و فرهنگ مهدویت(عج) عبارتند از:
گام اول روبه رو شدن؛ اعمال و رفتاری ملاك است كه نیاز به جستجو، تحقیق نداشته باشد و شما آن عمل را مثل بیتوجهی به نماز را در ملأعام مشاهده كردید و یا خود فرد رسما ً اعلام میكند من از نماز خوشم نمیآید، كه ما باید از روشهای تبلیغ چهرهبهچهره و تكنیكهای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده كنیم.
گام دوم؛ تشخیص اصل برخورد، چگونگی برخورد و توجه به آمادگی پذیرش مخاطب. مثلا ً وقتی به شدت گرسنه، تشنه، عصبی، خسته و بیحوصله هستید، وارد عمل نشوید. اگر مخاطب در شرایطی خاص است كه تذكر دادن شما موجب هتكحرمت و یا ضایع شدن او میشود، یا وقتی برای خود و همراهانتان احساس خطر جانی و مالی میكنید و احتمال درگیری میدهید یا وقتی مخاطب در تألم روحی شدیدی مثل فوت یا بیماری عزیزانش هست یا مخاطب تعادل جسمی و روحی ندارد. مثلا ً و مواد مخدر یا مشروبات الكلی مصرف كرده وارد عمل نشوید. باید مطالعه كنیم كه برای اثرگذاری و جلوگیری از پیامدهای منفی چه روش یا روشهایی را با توجه به موفقیت مكانی، شرایط سنی، جنسیت و آداب و رسوم و انتخاب كرد. از جمله روشهای برخورد :
1. مستقیم كلامی
2. مستقیم غیر كلامی
3. غیر مستقیم كلامی
4. غیر مستقیم غیر كلامی است.
گام سوم عبارت است از؛ اجرا كه قاطعانه اما مؤدبانه بگوئید، تذكر به مخاطب در جمع و حضور دیگران نباشد. مگر آنكه مطمئن باشید لازم است دیگران نیز از كار شما درس بگیرند، جملات و تذكرات با اعتماد به نفس و توكل بهخدا و به دور از هرگونه تحقیر و ضایع كردن مخاطب باشد. اگر از روش كلامی مستقیم استفاده میكنید جمله خود را با سلام و لطفا ً آغاز كنید و تذكر شما در جذب مخاطب به اقامه نماز همراه با منت گذاشتی، مسخره كردن و بزرگنمایی كردن نباشد، ضمن جلب اعتماد طرف مقابل و برخورد كوتاه از كلمات مثبت استفاده كنید. معمولا ً افعال مثبت بیش از افعال منفی در مخاطب امكان پذیرش را فراهم میكند.
گام چهارم؛ آمادگی در مقابل واكنشهای احتمالی مخاطب است، وقتی شما كسی را میخواهید به دین و نماز دعوت كنید چند حالت دارد 1.تذكر را میپذیرد و به آن عمل میكند كه از او تشكر صمیمانه میكنید. حتی اگر به همه تذكرات شما هم عمل نكرد، 2.تذكر را ظاهرا ً میپذیرد اما عمل نمیكند، 3.تذكر را نمیپذیرد و با پاسخهای سربالایی بیربط یا بهانهگیری موضوع را به اصطلاح از سر خود باز میكند كه بهتر است شخصی دیگری با روش متفاوتی او هم تذكر دهد، 4.تذكر را نمیپذیرد اما نسبتا ً با تندی یا تندی همراه با ناسزا و دشنام همراه میكند. مقابله به مثل نكنید و تلاش كنید با حفظ آرامش و متانت از محیط دور شوید.
اصل اول، خیرخواهی است و مهم است نیت ما برای هدایت مخاطب به سوی نماز از روی خیرخواهی باشد نه قصد تخریب و ضایع كردن. وقتی نیت ما خیر باشد قطعا ً گفتار ما نیز گویای نیت قلبی ما خواهد بود.
اصل دوم، احترام به مخاطب و حفظ كرامت و شخصیت و انسانیت مخاطب است. ممكن است به كسی كه میخواهیم تذكر بدهیم و او را به كار نیك و پسندیدهای مثل اقامه نماز و مسجد دعوت كنیم یا از كار زشت و ناپسندی باز داریم، چه بسا در بسیاری موارد دیگر او از ما بیشتر بداند و بفهمد و فقط در این مورد مرتكب خطا شده است.
اصل سوم، شناخت و آگاهی است، بدین معنا كه خود ما به عنوان دلسوز و ناصح امین، نسبت به موردی كه میخواهیم به مخاطب تذكر دهیم، باید از لحاظ شرعی و قانونی و عرفی اطلاعات كافی داشته باشیم.
محمد درودگر (نویسنده و فعال فرهنگی): «مسلمان هم باید با خدا و هم با جامعه خودش، رابطهای دائم و ثابت داشته باشد. بدون عبادت، ذکر خدا، یاد خدا، مناجات با حق، نماز و روزه نمیتوان جامعهای اسلامی ساخت و حتی خود انسان، سالم نمیماند؛ همچنین بدون اجتماع صالح، محیط سالم، امر به معروف و نهی از منکر، رسیدگی، تعاطف و تراحم میان مسلمانان، نمیتوان عابد خوبی بود».(1)
نماز، ستون اصلی خیمه دین، و دین، مجموعه کاملی از دستورات الهی، اعم از اعتقادات و احکام فقهی و اخلاقی است. در حقیقت اقامه نماز، اهمیت دادن به همه احکام الهی و دستورات دین اسلام است؛ از این رو، اقامه آن، اقامه همه خوبیها و حسناتی است که خداوند راه آن را به ما نشان داده است.
اسلام، دینی اجتماعی است و بسیاری از احکام فقهی و اخلاقی آن نیز مربوط به اجتماع است و نماز، زمینهساز رعایت احکام و دستورات اخلاقی است، به عبارت دیگر، پرهیز از غیبت، تهمت، ریا، ی، غصب و هتک حرمت، اهمیت ویژه به بیتالمال، رعایت حقوق دیگران و. از لوازم نماز است، چگونه نمازگزاری، این احکام را رعایت نکند و باز هم به رحمت پروردگار امید داشته باشد؟! پس نماز وقتی به خوبی و نیکویی اقامه شود، اقامه همه خوبیها و مانع همه بدیها در جامعه است.
در کنار این آثار و برکات معنوی و فرهنگی که ترویج نماز میتواند برای جامعه به ارمغان بیاورد و سطح فرهنگی جامعه را ارتقا بخشد، نکات دیگری نیز قابل طرح است که میتوان در کنار اجتماع نمازگزاران بدان اشاره کرد، آنچه در ابتدای این بحث آمد، رعایت واجبات بود، نماز، مستحباتی هم دارد که در ادامه به چند نمونه اشاره خواهد شد:
-بررسی و حل مشکلات مردم
زندگی همیشه با سختی و مصائب، همراه است و هر کس به نوعی، گرفتاریهایی دارد که نیازمند یاری و مساعدت است. همفکری و همراهی دیگران در بسیاری از این موارد، حلال مشکلات است، چه نیت که این همفکری و یاریرسانی در جمع متدینان، رواج بشتری داشته باشد و جمع نمازگزاران و مسجد هر محله، پناه دائمی گرفتاریها و عامل اصلی رفع مشکلات باشد!
والدین با هدف جذب فرزندان خود به مناسک عبادی و حضور در مساجد بعضا آنها را در بند «بایدها» و «نبایدها» قرار می دهند و در انجام فرایض مستحبی و غیرضرور، بیش از حد سخت گیری می کنند و اصرار دارند آنان در سنین پایین و قبل از رسیدن به سن تکلیف به اجبار در بعضی از مراسم و برنامه های معنوی شرکت کنند. این عمل باعث دل زدگی فرزندان شان می شود.
-نداشتن ارتباط والدین با مساجد موجب بروز نوعی احساس بیگانگی ناخواسته فرزندان با مساجد شده است. (بعضی از خانواده ها آن چنان ارتباط خود را با مساجد قطع کرده اند که حتی سالی یکبار هم در این مکان نقدس حضور پیدا نمی کنند تا به تبع آنان، در فرزندان شان نیز زمینه انس با مساجد پیدا نشود)
پیش از پرداختن به این پرسش که چگونه فرزندانمان را به برپایی نماز صبح دعوت کنیم، باید بپرسیم چرا، گاه فرزندان نماز نمی خوانند؟
علل و عواملی چند در این بازدارندگی یا سهل انگاری و بی رغبتی مؤثرند:
1-عوامل و علل اعتقادی: وقتی کودک و نوجوان فاقد باور عمیق و ریشه دار نسبت به خدا و معاد باشد نه پشتوانه ای از عشق دارد تا او را برانگیزد و نه انگیزه اش چون خوف و هراس از بازخواست اخروی تا او را به ادای تکلیف دینی وادارد. آن که صبحگاهان با وجود همه جاذبه های خواب، بستر را رها می کند و به نماز می ایستد یا از سر عشق و شیفتگی و معرفت به پروردگار است یا لااقل ترس از مجازات و آن که روشنی یقین در دل ندارد شوق برپایی نماز نخواهد داشت.
2-نمادها و نمودهای نامطلوب دینداران: کودکان و نوجوانان کنجکاوانه و دقیق زندگی ما را می کاوند، اگر ما به نمازشان بخوانیم و آنها ا را به عنوان نمازگزار در ارتکاب گناه و ناشایسته بی پروا ببینند میان "نماز" و "رفتار" به جست وجوی رابطه می پردازند و احیانا چنین داوری و نتیجه گیری می کنند که نمازگزاران چنین اند. همین کافی است که نماز را متهم کنند و از آن گریز و پرهیز پیدا کنند.
این فراز از خطبه از زبان حضرت علی(ع) مطرح می شود نقل قولی از رسول الله (ص) است که در آن پیامبر (ص) نماز را به چشمه آب گرمی که بر در خانه کسی باشد و شبانه روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد تشبیه کرده است که بدون تردید، چرک و آلودگی در بدن چنین کسی باقی نخواهد ماند. این تعبیر هم یکی از بهترین تعبیرها درباره نماز است که عارفان و اولیا به تأسی از رسول الله (ص) در آثار و بیانات و سخنان خود به این تعبیر اشاره کرده اند.
در این تعبیر، نماز به یک چشمه آب تشبیه شده است که بر درِ خانه کسی باشد و آن فرد روزی پنج بار به اندازه دفعاتی که در طول روز نماز می خواند در آن چشمه آب تنی کند و خود را بشوید. تعبیر رسول الله (ص) در این باره تعبیر کلیدی و مهمی است. در این فراز، دنیا و محاسبات و معادلاتش گرد و غبارها و عرق کردن هایی است که بر تن و جان کسی می نشیند و او را چرک آلود و کثیف می کند چون دلمشغولی های دنیا می تواند غبار غفلت را بر ذهن و ضمیر کسی بنشاند و او را به تدریج از یاد حق دور کند اما وقتی کسی روزی پنج بار به گرمابه برود آیا این چرک ها و غبارها و عرق ها همچنان بر تن او خواهد ماند؟ پاسخ منفی است. اگر کسی هر روز پنج بار خود را در چشمه ای بشوید چرک ها و کثیفی ها و غبارها از او دور خواهند ماند نماز نیز در این تعبیر چنین خصلتی دارد و جان مشتاقان حق را از غبار اوهام و غیر حق شستشو می دهد.
و نیز همان گونه در ذیل آن آیه گفتهایم، «ابلیس» از فرشتگان نبود، بلکه طبق تصریح آیات قرآن، از بخش دیگرى از مخلوقات به نام «جنّ» بوده است.
در آیه بعد مىگوید: خداوند «ابلیس» را به خاطر سرکشى و طغیانگرى مؤاخذه کرده «گفت: چه چیز سبب شد که در برابر آدم سجده نکنى و فرمان مرا نادیده بگیرى»؟ (قالَ ما مَنَعَکَ أَلاّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ).
او در پاسخ به یک عذر ناموجه متوسل گردیده گفت: «من از او بهترم، به دلیل این که مرا از آتش آفریدهاى و او را از خاک و گِل»! (قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نار وَخَلَقْتَهُ مِنْ طین).
گویا چنین مىپنداشت که: آتش برتر از خاک است، و این یکى از بزرگترین اشتباهات «ابلیس» بود.
شاید هم اشتباه نمىکرد و آگاهانه دروغ مىگفت، زیرا مىدانیم خاک سرچشمه انواع برکات و منبع تمام مواد حیاتى و مهمترین وسیله براى ادامه زندگى موجودات زنده است، در حالى که آتش چنین نیست.
در خصوص علت خواندن سوره حمد و عدم جایگزینی دیگر سوره های قرآن به چند دلیل عمده می توان اشاره نمود که در متن زیر مشاهده می کنید.
جامعیت این سوره
سوره حمد تنها سوره ای است که از زبان بندگان بیان شده و آیات این سوره شامل موضوعات گوناگونی می باشد. امام رضا علیه السلام در این باره فرموده اند:«( علت این که در نماز سوره حمد خوانده می شود این است که:) هیچ سوره ای از سوره های قرآن مثل سوره حمد مشتمل بر جوامع خیر و حکمت نیست و شرح آن چنین است:
برای جامعه اسلامی مخصوصاً پیروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) روشن و واضح است که مهمترین پیام نماز ظهر عاشورا، زنده نگه داشتن دین اسلام و احیای امر به معروف و نهی از منکر است. امام حسین (ع)، خود در بیانی می فرمایند: من عاشق نمازم و به همین خاطر در سخت ترین شرایط در میدان جنگ ، دست از محضر پروردگار برنداشتند و نماز خود را اقامه کردند. قیام امام حسین (ع) برای این است که برنامه ها و احکام دین حتی در معرکه جنگ و حتی در مقابل دشمن هم برقرار باشد. پس قیام امام حسین (ع) در روز دهم محرم و اقامه نماز او در این روز می رساند که جهاد، جنگ و اسارت و بیچارگی هایی که امام حسین(ع) و یاران با وفایش متحمل شده اند، همه برای حفظ دین بوده است. چگونه میتوان عزادار و سوگوار واقعى امام بود ولی نماز را كه امام به خاطر آن قيام كرد، مهم نشمرد و چگونه ممكن است كسى براى امام عزادارى كند و خود را علاقهمند به او بداند در حاليكه حافظ نماز خود نباشد و آن را سبك بشمارد. بدون شك اقامه نماز ظهر عاشورا توسط امام حسين(ع) در حساسترين و بحرانیترين لحظات زندگیشان، حكايت از اهميت و توجه به فريضه نماز دارد، چرا كه انگيزه و هدفی كه باعث اقامه اين نماز شد محور قيام ايشان را شكل میدهد. پيام نماز امام در ظهر عاشورا به اين معناست كه هيچ عاملی نمیتواند مانع اقامه نماز شود، حتی بزرگترين واقعه و حادثه زندگى نبايد موجب فاصله افتادن نماز از وقتش شود.
در روز عاشورا شهادتها اغلب بعد از ظهر صورت گرفت، یعنی تا ظهر عاشورا غالب صحابه و تمام بنیهاشم و حضرت اباعبدالله (ع) که بعد از همه شهید شدند، زنده بودند. فقط حدود تعدادی از یاران اباعبدالله در یک جریان تیراندازی که به وسیله دشمن انجام شد، قبل از ظهر شهید شدند وگرنه سایر افراد تا ظهر عاشورا در قید حیات بودند.
مردی از اصحاب اباعبدالله الحسین (ع) به حضور ایشان آمد و عرض کرد: یا اباعبدالله وقت نماز است و ما دلمان میخواهد برای آخرین بار نماز جماعتی با شما بخوانیم. حضرت نگاهی به آسمان کردند و تصدیق کردند که وقت نماز است، نقل است که فرمودند:” ذکرت الصلوه… جعلک الله من المصلین…” |
امام حسین(ع) ظهر عاشورا در میدان جنگ نماز خواندند، نمازی که در اصطلاح فقه اسلامی «نماز خوف» نامیده میشود، نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است نه چهار رکعت. یعنی انسان اگر در وطن هم باشد باز باید دو رکعت بخواند برای این که مجال نیست و آنجا باید مخفف خواند. چون اگر همه به نماز بایستند وضع دفاعیشان به هم میخورد، سربازان موظف هستند در حال نماز، نیمی در مقابل دشمن بایستند و نیمی به امام جماعت اقتدا کنند. امام جماعت یک رکعت را که خواند صبر میکند تا آنها رکعت دیگرشان را بخوانند. بعد آنها میروند پست را از رفقای خودشان میگیرند در حالی که امام همین طور منتظر نشسته یا ایستاده است. سربازان دیگر میآیند و نماز خودشان را با رکعت دوم امام میخوانند.
امام حسین (ع) در آن هنگامه جنگ در کربلا چنین نماز خوفی خواندند، نمازی که اوج بندگی خدا و اخلاص را به نمایش گذاشت، اما وضعیت خاصی داشتند زیرا چندان از دشمن دور نبودند. آن عدهای که میخواستند دفاع کنند نزدیک اباعبدالله ایستاده بودند و دشمن بیحیای بیشرم حتی در این لحظه هم آنها را راحت نگذاشت و در حالی که اباعبدالله مشغول نماز بود. دشمن شروع به تیراندازی کرد، دو نوع تیر اندازی: هم تیر زبان که یکی فریاد؛ حسین! نماز نخوان نماز تو فایدهای ندارد، تو بر پیشوای زمان خودت یزید یاغی هستی، نماز تو قبول نیست! و هم تیرهایی که از کمانهای معمولی شان پرتاب میکردند. در این شرایط یکی دو نفر از اصحاب اباعبدالله (ع) که خودشان را برای ایشان سپر قرار داده بودند، روی خاک افتادهاند، یکی از آنها سعید ابن عبد الله حنفی به حالی افتادند که وقتی نماز اباعبدالله تمام شد، دیگر نزدیک جان دادنش بود. آقا خودشان را به بالین او را رساندند. وقتی به بالین او رسیدند، او جمله عجیبی گفت: «یا اباعبدالله! اَوفیتُ؟» آیا من حق وفا را به جا آوردم؟ مثل این که هنوز هم فکر می کرد که حق حسین آن قدر بزرگ و بالاست که این مقدار فداکاری هم شاید کافی نباشد. این بود نماز حضرت ابا عبدالله (ع) در صحرای کربلا.
اما نکته ویژه در طریقه خواندن نماز نماز ظهر عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) این بود که ایشان در این نماز تکبیر گفتند، ذکر گفتند، سبحان الله گفتند، بحول الله و قوته اقوم و اقعد گفتند، رکوع و سجود کردند و این در حالی بود که درست دو سه ساعت بعد از این نماز برای ایشان نماز دیگری پیش آمد، رکوع دیگری پیش آمد، سجود دیگری پیش آمد، به شکل دیگر ذکر گفتند، اما رکوع ابا عبدالله آن وقتی بود که تیری به سینه مقدسشان وارد شد و حضرت مجبور شدند تیر را از پشت سر بیرون بیاورند؛ سجود ایشان… سجده بر پیشانی… وقتی که از اسب بر زمین افتادند… طرف راست صورتشان را روی خاکهای گرم کربلا گذاشتند… ذکر ایشان ذکری دیگر بود… بسم الله… و بالله… و علی مله رسول الله… و با این نماز حضرت به عرش خدا عروج کردند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وحدت در هر اجتماعی به طور قطع، مهمترین عامل پیشرفت آن جامعه است. رمز این وحدت، در همبستگی جمعی است که دین مبین اسلام بسیار بر آن تأکید نموده است. بر این اساس هر امری که باعث وحدت میان امت اسلامی گردد، بر آن تأکید شده است. همچنین نظم، وقتشناسی، از بین رفتن کینه و کدورتها و پیدایش روحیهی اخوت دینی، برخی فواید این وحدت و همبستگی به شمار میآید.
از اینرو قرآن کریم، ضمن مرتبط دانستن نماز جماعت و ارتباط اقتصادی با مستمندان بر این امر تأکید مینماید و میفرماید: «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعينَ [بقره/43]؛ و نماز را بپا دارید، و زکات را بپردازید، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید (نماز را با جماعت بگزارید)». اهمیّت نماز جماعت به اندازهای است که حتی در هنگام جنگ و جهاد با دشمن نیز، به آن توصیه شده است. لذاست که قرآن کریم، روش اَدای نماز جماعت در میدان نبرد را به پیامبرش میآموزد.[نساء/102]
اما پیشوایان بهائی از آنرو که بر مبنای مأموریت خود، درصدد پراکندگی مسلمانان و زدودن وحدت از جامعهی اسلامی بودند، در مقام مقابله با یکی از بزرگترین مظاهر وحدت جامعهی اسلامی (که همان نماز جماعت است) برآمدند.[اقدس، ص 5]
پینوشت:
حسینعلی نوری، اقدس، بمبئی: مطبعه ناصری، 1314، ص 5.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عامل اصلی و زیربنایی سستی در نماز و خواب ماندن برای نماز صبح و یا هر کوتاهی ای که در زمینه دین و عبودیت پیدا می شود در ضعف ایمان است. البته همه ما کم و بیش از این عارضه رنج می بریم و ایمان کامل برای انسان مومن یک ایده آل و آرزوی نهایی است ولی باید بکوشیم هر چه بیشتر آن را تقویت نماییم.
به طور کلی برای بیدار شدن جهت خواندن نماز صبح این امور تئصیه شده است: با وضو خوابیدن، به نیت عبادت خوابیدن، استغفار هنگام خواب ، قرائت آیه آخر سوره کهف ، زود خوابیدن، جلوگیری از پرخوری ، استفاده از ساعت، سفارش کردن به دیگران برای بیدار کردن و تلقین کردن از جمله عوامل موثر در بیدار شدن برای نماز صبح است.
1- پرهیز از پرخوری: هر چه معده در هنگام خواب شب سبک باشد، به هنگام صبح راحت تر می توانید از خواب برخیزید. از این رو فاصله ی 2 ساعت بین خوردن شام و خواب فاصله ی مناسبی است. حضرت عیسی(ع) میفرماید: «ای بنی اسرائیل! پرخوری نکنید؛ زیرا هر که زیاد بخورد، زیاد میخوابد و هر که زیاد بخوابد، کمتر نماز میخواند و هر که کمتر نماز بخواند، در زمره غافلان قلمداد میشود.»
2- خواب کافی: بدن انسان به خصوص در شب به خواب کافی نیاز دارد و اگر این نیاز برطرف نشود در کار روزانه و ایجاد خلل میکند. شب نشینی ها و خوابیدن دیر هنگام در بیدار نشدن برای نماز و یا کسالت در آن بسیار مؤثر است. معمولا ً کسانی که تا دیر وقت بیدارند، نمیتوانند نماز صبح را بجا آورند. اگر هم بیدار شوند طبیعی است که نمازی با کسالت و خواب آلودگی بخوانند .
3-سفارش به دیگران: در مواقعی که زنگ ساعت شما را بیدار نمیکند، بهتر است به یکی از نزدیکان سفارش کنید که شما را در ساعت مقرر بیدار کند. در ضمن برای ایجاد عادت می توانید مثلاً 20 دقیقه مانده به طلوع آفتاب بیدار شوید و نماز خود را بجا بیاورید و هر روز نماز خود را سعی کنید به نماز اول وقت نزدیک تر نماید.
4- رعایت آداب خواب: وضو گرفتن خواندن سوره های توحید، ذکر صلوات، تسبیحات اربعه، تسبیح حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) آیة الکرسی بخصوص خواندن آیه ی آخر سوره ی کهف و نیز توسل به امام زمان برای محروم نماندن از فیض نماز اول وقت و . از جمله اموری است که خواب مؤمن را همراه با هدف و انگیزه می کند و این توجه و هدفمندی در بیداری صبح تأثیرگذار خواهد بود. البته اگر بجا آوردن همه ی آداب خواب برایتان سخت است به هر میزان که مقدورتان می باشد انجام دهید .
5- اراده کافی: انجام هر کاری در ابتدا ممکن است کمی سخت باشد، ولی با تمرین و ممارست و استقامت و پایداری آن عمل آسان خواهد شد.
6- اقامه نماز در مسجد: نمازهای روزانه ی خود را سعی کنید در مساجد به جای آورید و از این طریق روحیه یی معنویتان را بالا ببرید. هر مقدار که ایمان تان افرایش یابد، انجام اعمال عبادی برایتان آسان تر خواهد شد.
روایتی از امام صادق(ع) برای بیدار شدن
امام صادق(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل میکند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (ص) مَنْ أَرَادَ شَیْئاً مِنْ قِیَامِ اللَّیْلِ وَ أَخَذَ مَضْجَعَهُ فَلْیَقُلْ- بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَا تُؤْمِنِّی مَکْرَکَ وَ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَکَ وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ أَقُومُ سَاعَةَ کَذَا وَ کَذَا إِلَّا وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَلَکاً یُنَبِّهُهُ تِلْکَ السَّاعَةَ»؛ هر کس که بخواهد شب برای عبادت برخیزد؛ چون در بستر خود خوابید بگوید: (بسم اللَّه) بار خدایا مرا از مکرِ خود آسوده مدار، یاد خودت را از خاطرم مبر و مرا در گروه غافلان قرار مده، من در فلان ساعت برخیزم. محققاً خدای متعال برای او فرشتهاى میگمارد که او را همان ساعت بیدار کند.
رساله باقیات الصالحات در آخر کتاب مفاتیح الجنان، باب اول، فصل سوم: اعمال متعلق به مابین غروب آفتاب تا وقت خواب؛ اعمالی که متعلق به ما بین غروب آفتاب تا وقت خواب است؛ اگر خواستى براى نماز شب يا غير آن، بيدار شوى، ولى از غلبه خواب برخود مى ترسى، آيه آخر سوره «كهف» را بخوان:
«قُلْ اِنَّما اَ نَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى اِلَىَّ اَنَّما اِلهُكُمْ اِلهٌ واحِدٌ»؛ بگو جز اين نيست، كه من بشرى مانند شمايم، به سوى من وحى مى شود، همانا معبود شما يكى است.
«فَمَنْ كانَ يَرْجُو لِقاَّءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحا وَلايُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَدا»؛ پس كسى كه به ديدار پروردگارش اميدوار است، بايد عمل صالح انجام دهد، و در عبادت پروردگارش، احدى را شريك نسازد.
و روایت شده از حضرت صادق (علیه السلام) که هیچ کس نمیخواند این آیه را در وقت خوابیدن، مگر آنکه بیدار میشود در آن ساعتی که میخواهد، بیدار شود.
حدیثی در اهمیت نماز:
پیامبر خدا (ص): «ای ابوذر! پروردگارت عزّ وجلّ، به وجود سه نفر، بر فرشتگانش می بالد: مردی که در جایی تنها باشد وبه وقت اذان اذان بگوید ونماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان میفرماید: ببینید بنده من نماز می خواند وهیچ کس جز من او را نمیبیند. پس هفتاد هزار فرشته به زمین فرود آیند وپشت سر او به نماز ایستند وتا فردای آن روز برایش آمرزش میطلبند».
تسبیح حضرت زهرا (س) شامل بیان 34 مرتبه "اللهاکبر"، 33 مرتبه "الحمدلله" و 33 مرتبه "سبحانالله" میشود که ذکر آن از سوی بزرگان دینی بویژه مراجع تقلید پس از اقامه نماز بسیار تاکید شده است.
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز ملی پاسخگویی به پرسشهای دینی در این رابطه متنی را به شرح زیر در اختیار این سریس خبری قرار داده است:
پرسش:
تسبیحات حضرت فاطمه بعد از نماز چه آثاری دارد؟
پاسخ:
ثواب تسبیح حضرت زهراء (ع) را در قالب چند روایت تقدیم تان میکنیم:
أبو هارون مکفوف گوید:
امام صادق (ع) به من فرمود:
"أبا هارون به راستی که ما کودکان خود را به تسبیح حضرت زهرا (ع) امر میکنیم؛ همان طوری که به نماز امر میکنیم. پس تو به این ذکر مداومت کن؛ زیرا بندهای بدان مداومت نکرده است که بدبختی بیند (یعنی چنانچه این ذکر را ترک نکند، هیچ وقت بدبخت نشود).(1)
محمد بن مسلم گوید:
امام باقر (ع) فرمود:
"هر کس خدا را تنزیه کند به تسبیح حضرت زهرا (س) و سپس طلب آمرزش کند، آمرزیده خواهد شد و آن، به زبان یک صد است؛ ولی در میزان عمل، یک هزار و شیطان را دور میکند و خداوند رحمان را خشنود میسازد.(2)
أبو خالد قماط گوید:
"از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود:
"تسبیح حضرت زهرا (س) هر روز در تعقیب هر فریضه، نزد من محبوبتر است از به جا آوردن هزار رکعت نماز در هر روز. (3)
امام صادق (ع) میفرماید:
"هر کس بعد از نمازهای پنجگانه خود پیش از آن که از جا بر خیزد، تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگوید، خداوند او را بیامرزد.(4)
حضرت امام محمد باقر (ع) میفرماید:
خداوند متعال به چیزی برتر از تسبیح حضرت زهرا (ع) عبادت نشده است. همانا اگر چیزی با فضیلتتر و برتر از آن وجود داشت، رسول خدا آن را به دخترش تعلیم مینمود. (5)
از امام صادق (ع) در باره تفسیر آیه:
«یا أَیهَا الذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثیرا؛» (6)
"ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را فراوان یاد کنید»، سؤال کردند."
ایشان فرمود:
من سبح تسبیح فاطمة علیها السلام فقد ذکر الله الذکر الکثیر؛ (7)
"هر کس خداوند را با تسبیح فاطمه زهرا (ع) ذکر بگوید، ذکر کثیر گفته است."
امام محمد باقر (ع) میفرماید:
من سبح تسبیح الزهراء ثم استغفر غفر له، و هی مائة باللسان و ألف فی المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضی الرحمن؛(8)
"هر کس تسبیح حضرت زهرا را به جای آورد و سپس از گناهش استغفار کند، خداوند آن گناه را بر او میبخشد؛ زیرا تسبیح زهرا (ع) گر چه صد ذکر در زبان است، ولی هزار بار ترازوی اعمال انسان را سنگینتر میکند و شیطان را میراند و خداوند بخشایشگر را خشنود میسازد."
در کتاب فلاح السائل روایت دیگری را از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده که آن حضرت فرمود:
"من سبح تسبیح فاطمة فی دبر المکتوبة من قبل أن یبسط رجلیه، أوجب الله له الجنة؛ (9)"
"هر که پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روی برگرداندن از جانب قبله)، آن که زانوهای خود را از حالت (تشهد) نماز تغییر دهد، خداوند را به تسبیح حضرت فاطمه (ع) تقدیس کند، خداوند بهشت را بر او واجب میکند؛" یعنی او را در بهشت جای میدهد.
معرفی کتاب:
اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا (ع)، علیرضا رجالی تهرانی.
تسبیحات حضرت فاطمه (ع) ، محمد علیآبادی.
پی نوشتها:
1. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، علی اکبر غفاری، کتاب ی صدوق، تهران، ص 363.
2. همان.
3. همان، ص 364.
4. همان.
5. محمد علی آبادی، زندگانی حضرت زهرا (ع)، انتشارات مهام، تهران، 1379 ش، ص 960.
6. احزاب (33)، آیه 41.
7. زندگانی حضرت زهرا (ع)، ص 987.
8. همان.
9. همان.
انتهای پیام
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: زیاد بگویید (سبحان الله ، و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر) زیرا این ذکرها در روز قیامت در حالى مى آیند که عده اى (از فرشتگان ) در جلو و عده اى دیگر در پشت سر آنها و عده اى در پشت سر این گروه (با شکوه و عظمت خاصى ) حرکت مى کنند و اینها باقیات صالحات مى باشند.
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله به اصحاب رو کرده و فرمودند: سپرهاى خود را بردارید. گفتند: اى رسول خدا! براى دشمنى که به ما نزدیک شده است ؟ حضرت فرمود: نه . براى مقابله با آتش . بگویید. ( سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر. )
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: زیاد بگویید ( سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر ) زیرا این ذکرها در روز قیامت (با شکوه و عظمت خاصى ) مى ایند، بدین گونه که عده اى (از فرشتگان ) در جلو و عده اى در پشت سر آنها و عده اى دیگر در پشت سر این گروه حرکت مى کنند واینها باقیات صالحات هستند.
منبع:ترجمه : خداى یکتا را منزه مى دانم . تمام ثناها مخصوص اوست . هیچ خدایى جز خداى یگانه نیست . و خداوند یکتا بالاتر از آن است که توصیف شود
امام باقر علیه السلام فرمود: روسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: کسى که سبحان الله بگوید، خداوند بخاطر آن درختى در بهشت براى آن مى کارد.و کسى که (الحمدالله ) بگوید، خداوند بخاطر آن درختى در بهشت براى او مى کارد. و کسى که (لا اله الا الله ) بگوید، خداوند بخاطر آن درختى در بهشت براى او مى کارد. در این جا مردى از قریش عرض کرد: پس در این صورت ما در بهشت درختان فراوانى داریم .
حضرت فرمودند: بله ولى مواظب باشید آتش نفرستید که همه آنها رابسوزاند. زیرا خداوند عزوجل مى فرماید: (اى کسانى که ایمان اورده اید! از خدا اطاعت کنید. از رسول او نیز اطاعت کند و اعمال خود را باطل نکنید.
منبع:سوره محمد صلى الله علیه و آله (۴۷): آیه ۳۳.
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله روزى به یارآن خود فرمودند: آیا اگر لباسها و ظرفهایتان را جمع کرده و آنها را روى هم بگذارید به آسمان خواهد رسید؟ گفتند: اى رسول خدا! حضرت فرمودند: نمى خواهید چیزى به شما بگویم که ریشه اش در زمین و شاخه اش در آسمان باشد؟ عرض کردند: چرا اى رسول خدا.!
حضرت فرمودند: هر کدام از شما بعد از نماز واجبش مى تواند سى بار بگوید:
( سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر ) زیرا ریشه این ذکرها در زمین و شاخه اش در آسمان است . این ذکرها از زیرا آوار ماندن ، با آتش سوختن ، غرق شدن ، افتادن در چاه ، طعمه درندگان شدن ، مرگ بد و حادثه ناگوارى که در آن روز از آسمان فرود مى آید، جلوگیرى مى کند و این ذکرها باقیات صالحات است .
در یکی از غزوات که رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه لشکر بودند، در شبی که پاسبانی لشکر اسلام بر عهده عبادبن بشر و عمار یاسر بود، نصف اول شب نصیب عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس عمار خوابید و تنها بشر بیدار بود و مشغول نماز گردید. در آن حال یکی از کفار به قصد شبیخون زدن به لشکر اسلام بر آمد به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمی داد که انسان است، یا حیوان، یا درخت. برای اینکه از طرف او نیز مطمئن شود، تیری به سویش انداخت. تیر بر پیکر عباد نشست و او ابداً اعتنائی نکرد. تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود، باز حرکت نکرد. تیر سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بیدار نمود، عمار دید سه تیر به بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرده، گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نکردی؟ عباد گفت: مشغول خواندن سوره کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را تمام بگذارم و اگر نمی ترسیدم که دشمن بر سرم برسد و صدمه ای به پیغمبر صلی الله علیه و آله برساند و کوتاهی در این نگهبانی که به من واگذار شده کرده باشم، هرگز نماز را کوتاه نمی کردم. اگر چه جانم را از دست می دادم.(97)
در حال نماز صدای دیگ جوشان از سینه آن حضرت شنیده می شد و یکی از همسران آن حضرت می گوید که پیامبر صلی الله علیه و آله با ما سخن می گفت و ما با او سخن می گفتیم، ولی آنگاه که برای نماز حاضر می شد چنان بود که گوئی اصلاً ما او را نمی شناسیم و او هم ما را نمی شناسد. چنانکه روایت شده که ابراهیم خلیل (علیه السلام) صدای ناله اش از مسافت یک میل شنیده می شود و در هنگام نماز هم چون دیگ جوشان سینه اش در اضطراب بود.(3)
هرگاه به نماز بر می خاست چهره اش به جهت خوف از خداوند تغییر می کرد و همچنین آمده که هر وقت به نماز می ایستاد گویا جامه ایی پهن شده بر روی زمین بود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در توصیه به یار با وفای خویش حضرت ابوذر می فرماید:
یا اباذر جعل الله قرة عینی فی الصلاة وحبب الی الصلاة کما حبب الی الجایع الطعام و الی الظلمآن الماء و ان الجایع اذا اکل شبع و ان الظلمان اذا شرب روی و انا لا اشبع من الصلاة. قلت: فای الصلوة افضل و قال: طول القنوت.
ای اباذر! خداوند روشنی چشم مرا در نماز قرار داده. و نماز را چنان محبوب من ساخته، که غذای لذیذ را برای گرسنه، و آب گوارا را برای تشنه محبوب و عزیز قرار داده است. ای اباذر: همانا گرسنه از غذا و تشنه از آب سیر می گردد ولی من از نماز هرگز سیر نمی گردم.
اباذر پرسید: یا رسول الله صلی الله علیه و آله کدام نماز افضل و برتر است؟
حضرت فرمود: نمازی که قنوتش طولانی باشد!
بلال حبشی از ایمان آورندگان واقعی و از مسلمانان نخستین بود. از همان اول که اسلام آورد، به دستورات خدا و رسول صلی الله علیه و آله عمل می کرد و نماز را بر پا می داشت.
مشرکین مکه که از گسترش اسلام به وحشت افتاده بودند، مسلمین را مورد آزار و اذیت قرار می دادند. در این میان، بلال را در میان شنزار داغ به چهار میخ کشیدند تا او از اسلام و عقیده جدیدش دست بردارد. اما تنها جواب دشمن شکن بلال در مقابل آن همه ظلم و شکنجه، کلمه احد بود.
بلال در پایداری خود نسبت به دین اسلام به چنان مقام والایی رسید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را موذن مخصوص قرار داد. (10)
شو لای نور بر تن ما می کند نماز - ما را غریق مهر خدا می کند نماز
با بانگ پر صلابت قد قامت الصلاة - ما را به کوی عشق صدا می کند نماز
دلهای خو گرفته به مرداب شرک را - سرچشمه خلوص و رضا می کند نماز
هر صبحدم به روی خدا باوران خاک - درهای رحمت است که وا می کند نماز
کن تکیه بر نماز که رد شط حادثات - ایمن تو را ز موجب بلا می کند نماز
بنگر به پیر عشق (537) که بر تخت احتضار - وقت سفر چگونه ادا می کند نماز
آکنده از طنین عبور فرشته هاست - آنجا که بال نافله وامی کند نماز
از بنده های وسوسه، طاووس روح را - در آسمان نور رها می کند نماز
مردان راه راز جفا و وفای دوست - پیمانه نوش خوف و رجا می کند نماز
با زانوی ادب چو نشینی گه سلام - بر تو سلام عشق و صفا می کند نماز
مقبول حق چو گشت نمازت، برای تو - صد قصر در بهشت بنا می کند نماز .
همایون علیدوستی (538)
آیات اول تا هشتم سوره جمعه درباره توحید، نبوت، معاد، و مذمت از یهود دنیا پرست است لیکن آیات اخیر آن پیرامون یکی از مهم ترین وظایف اسلامی است که در تقویت ایمان تأثیر فراوان دارد و از یک نظر هدف اصلی سوره محسوب می شود؛ و آن نماز جمعه و برخی از احکام مربوط به آن است.
نخست، همه مسلمانان را مخاطب قرار می دهد و فرمان می دهد که به محض شنیدن صدای اذان نماز جمعه، تجارت را رها سازند و با ترجیح نماز جمعه بر کار و کسب و مسائل اقتصادی، بسوی ذکر خدا (خطبه و نماز) بشتابند:
یا ایها الذین امنوا اذا نودی للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع .
و سپس با جمله ذلکم خیرلکم ان کنتم تعلمون.
اشاره می کند به اینکه اگر مسلمانان بدانند و پیرامون این امر بیندیشند، متوجه می شوند که نماز جمعه فواید و منافعی برای مسلمین دارد که تحصیل در آمدهای مادی و مسایل اقتصادی در برابرش ناچیز است. باید توجه داشت که مراد از (ذکر خدا) در درجه اول، نماز است ولی خطبه های عبادی - ی نماز جمعه نیز که آمیخته با یاد خداوند و جزیی از نماز است، نیز ذکر خداست و باید برای استماع آن شتاب شود.
در آیه بعد می فرماید: هنگامی که نماز، پایان گیرد، آزادید که در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا جستجو کنید؛ یعنی به کار و کسب و تجارت بپردازید و یادآوری می کند که هنگام کار و کسب نیز نباید از یاد خدا غافل شوید بلکه باید او را بسیار یاد کنید و بازرگانی خود را با یاد خدا و در راستای رضای او که درستی و امانت و صداقت است قرار دهید. و در پایان سوره می فرماید:
و اذا رأو تجارة او لهواً انفضوا الیها و ترکوک قائماً قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجارة و الله خیر الرازقین .
هنگامی که تجارت یا سرگرمی و لهوی ببینند، پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به جای خود رها می سازند. بگو: آنچه نزد خداست، بهتر از بازیچه و بازرگانی است، و خداوند بهترین روزی دهندگان است.
بخش اول آیه اخیر، اشاره به شأن نزول آیه دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال ایراد خطبه های نماز جمعه بودند که کاروانی از شام رسید و ورود خود را با نواختن طبل که قرآن از آن تعبیر به لهو می کند، اعلام کرد، مردم بی ادبانه پیامبر و خطبه های جمعه را رها کردند و به سوی کاروان و امور مالی خود شتافتند و آنان را به سختی نکوهش کرد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر این گروه اندک هم رفته بودند، از آسمان سنگ می بارید.
بخش دوم آیه اخیر یادآوری می کند که پاداش الهی و برکاتی را که از حضور در نماز جمعه و شنیدن مواعظ و اندرزهای پیامبر و تربیت معنوی و و طرح مسائل اجتماعی و راه حل های ی، عایدتان می شود، با هیچ چیز دیگر نباید مقایسه کرد و اگر می ترسید که روزی شما بریده شود، اشتباه می کنید. خداوند، بهترین روزی دهندگان است.
امام علی (علیه السلام) شرکت در نماز جمعه را مورد تأکید قرار دادند و فرمودند: (روز جمعه پیش از حضورت در نماز جمعه مسافرت مکن مگر انگیزه و هدف سفرت خدایی باشد یا برای آن توجیه قابل قبول دیگری باشد. در تمامی جریانهای زندگانی خود فرمانبر خدا باش. که فرمانبری از خدا هر کار دیگر مقدم است.)
میزان قرار دادن نماز و سنجش اعمال خود با آن، مردم و مسؤولان امت اسلامی را به میزان صحت و دقت کارشان آگاه خواهد کرد. بنابراین باید میزانها، معیارها، و روشهای صحیح کار را از نماز بیرون کشید و برنامه ها نو امور جامعه را بر اساس آن پایه ریزی و پی ریزی کرد.
مدیران واحدهای کوچک و کوچکتر باید به تبعیت از مدیریت کل، کار خود و میزان موفقیت خود را با نماز بسنجند.
چنان که اشاره شد، برای اداره اجتماع بر اساس نماز، باید نظام مدیریت را با معیارهای اسلامی محک بزنند و در صورت انطباق، آن را به اجرا در آورند و نخستین و مهم ترین میزان و محک، نماز است.
همچنان که میزان سنجش اعمال افراد، نماز است. میزان، سنجش عملکرد جامعه نیز نماز است، اما از آنجا که روشها و برنامه های مدیریت و اجرای آنها امری بزرگ است و در صورت عدم انطباق با ملاکهای خدایی، زیانهای بزرگ تربیتی، ی، و اقتصادی جبران ناپذیری به پیکر جامعه خواهد زد، نباید برنامه های مدیریت و روشهای اجرای آن را پس از اجرا با آن ملاکها بسنجند بلکه باید آنها را قبلاً با نماز و دیگر ملاکهای اسلامی محک بزنند.
پنج وعده بودن نماز در هر روز، و عمری بودن آن و تأکید بر امر برگزاری آن به صورت دسته جمعی و مستحب قرار دادن نمازهای گروهی؛ معنا و مفهومی جز این ندارد که نماز و مفاهیم و رهنمودهای آن باید اساس کار و مدیریت اجتماع قرار بگیرد.
نماز بدون حمد، نماز نیست و حمد، ستایش و سپاس از رب رحمن و رحیم است. پروردگاری که دارای رحمت فراگیر و رحمت ویژه است و گام زدن در صراط مستقیم مدیریت اجتماع، فقط با استقرار نظام حمد که نظام تربیتی خدایی، نظام حق شناسی و حق پذیری، نظام راست روی، و نظام رحمت طلبی عمومی، در جامعه است، مقدور است. نظامی بر اساس رحمت و رأفت و عدل و داد که خشنود کننده خدا و جلب کننده رحمت ها و نعمتهای بیکران او برای همگان باشد و تمام جامعه را غرق در رحمت و نعمت فراگیر کردگار کند نه نظامی بر اساس گمراهی و کفران و ستم که خشم خدا را برانگیزد.
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین .
این معنی را از مفهوم کلمه صلات نیز می توان فهمید.
در بحث معنای صلات، گفته شد که صلات؛ به معنای درخواست آمرزش و رحمت است از خدایی که رحمن و رحیم است و دارای رحمت عام و خاص می باشد. از این رو باید نمازهای یومیه را نظام طلب رحمت فراگیر به حساب آورد و آن نظام مدیریتی با نظام صلات، هماهنگ است که بر اساس حمد خدا و جلب ربوبیت و رحمتش باشد.
مدیریت گمراه و برنامه هایی که جامعه را در بیراهه های جهل و ستم به حرکت در آورد، مورد خشم پروردگار و محکوم به شکست و زوال خواهد بود و جامعه را نیز ورشکسته و نابود خواهد کرد.
برای آن که حکمت نماز و کارآیی آن در امور ی و اجتماعی مشخص گردد، چهل و شش اصل را از نماز استخراج، و با تکیه بر برخی از آن اصول، پنج نظام توحید، تسبیح، رحمت و حمد، و سلامت و شوری را مطرح کرده ام. آنچه را که در این باره مطالعه فرمودید، یک بار دیگر مرور کنید و به خرد خویش برگردید. جامعه ای که حق پذیر و اهل سلم و سلامت است، جامعه ای که طالب رحمت فراگیر است، جامعه ای که تقوا دارد و به حق خویش قانع است، جامعه ای که تضییع حقوق نمی کند و ستم روا نمی دارد، جامعه ای که در آن همه یکدیگر را دعا می کنند و خیر خواه هم هستند، جامعه ای که بر اساس توحید بنا شده است و روح وحدت و هماهنگی در آن جاری است، و جامعه ای که راه خدا را می رود و اینهمه را از نماز و طاعت پروردگار می آموزد و بکار می بندد، آیا نباید مورد لطف و رحمت فراگیر و روز افزون پروردگار واقع شود؟ آیا نباید از نعمتهای بیکران او بهره مند شود؟ آیا راه نماز راه نعمت یافتگان نیست؟
البته عقل؛ چنین حکم می کند و اعتراف می نماید که نماز، راه و نظامی برای رسیدن به جامعه ای پر از نعمت است. پس نماز را بیش از پیش مورد توجه قرار دهیم و نسبت به اقامه آن در جامعه اقدام کنیم. باشد که به خواست خدا به چنان نظامی برسیم.
از نظر فقه شیعه؛ اولاً: سجده صحیح و واجب باید حتما بر زمین و چیزهایی که از زمین است (گیاه) باشد. پیامبر اکرم (ص) نیز بر همین خاک و دیگر اجناس تشکیل دهندۀ زمین مثل خاک، رمل، شن، سنگ، گیاه و. سجده می کرد نه بر فرش و موکت و چرم و پلاستیک و. .
تربت حسینی که شیعه سجده بر آن را صحیح و افضل از سجده بر خاک های دیگر و اشیاء دیگر می داند یکی از مصادیق خاک است؛ از این رو سجده بر آن جایز است.
ثانیاً: چون در سرزمین کربلا، خون بهترین بندگان خدا به خاطر خدا و حفظ اسلام به زمین ریخته شد، این خاک نسبت به سایر خاک ها دارای شرافت است؛ از این رو در مکتب تشیع سجده براین خاک مستحب و افضل است و در این زمینه در بسیاری از منابع اهل سنت این روایت آمده است که: جبرئیل (ع) خاک کربلا را برای رسول اکرم (ص) آورد.
در تقسیم کلی نماز به دو قسم واجب و مستحب تقسیم می شود:
نمازهای واجب به سه حالت اختیار، اضطرار و عجله تقسیم می شوند که حکم هر یک عبارت است از:
اول: حالت اختیار
در رکعت اول و دوم نمازهاى واجب یومیه، انسان باید اول حمد و بعد از آن یک سوره تمام بخواند[1].
بنابر این لازم نیست که حتما سوره اخلاص را بخواند گرچه در بعضی از موارد رجحان دارد. توضیح اینکه خواندن سوره اخلاص بعد از سوره حمد به طور تعیین واجب نیست اگر چه مستحب است که در تمام نمازها در رکعت اول، سوره «إنا أنزلناه» و در رکعت دوم، سوره «قل هو اللَّه احد» (اخلاص) خوانده شود و مکروه است انسان در تمام نمازهاى یک شبانه روز سوره «قل هو اللَّه احد» را نخواند[2].
دوم: حالت اضطرار
اگر وقت نماز تنگ باشد، یا انسان ناچار شود که سوره را نخواند، مثلًا بترسد که اگر سوره را بخواند یا درنده، یا چیز دیگرى به او صدمه بزند، نباید سوره را بخواند.
سوم: حالت عجله
اگر در کارى عجله داشته باشد مىتواند سوره را نخواند[3].
نمازهای مستحب
در نماز مستحبى حتی اگر نماز به واسطه نذر کردن واجب شده باشد، خواندن سوره آن لازم نیست.[4].
[1] توضیح المسائل(المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 543، مسأله 978.
[2] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 560، مسأله 1018 و 1019.
[3] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 544، مسأله 979.
[4] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 547، مسأله 986.
در قرن حاضر، دانشمندان و متفکران بطور گسترده و بيشتر درباره نماز و نيايش بحث ميکنند و سخن از نيايش، ارتباط معنوي با خدا و دعا و. بر زبان ميآورند. آنان خود اذعان ميکنند که نيايش ميکنند، نماز ميخوانند و در مشکلات زندگي چنگ به ريسمان محکم دعا ميزنند. روانشناسان، امروز به اين نتيجه رسيده اند که توجه به خدا و نماز و دعا، موجب رفع بسياري از گرفتاريها و درمان امراض ميگردد. بسياري از مرضها در محيطهايي که دعا و نيايش در آن جا وجود دارد، رخنه نميکند. آنها از درمان بيماراني که مأيوس و نوميدند و قدرت تطبيق و سازگاري اجتماعي را از دست داده اند، درمانده ميشوند، از اين رو، به اين بيماران توصيه ميکنند که به معابد رفته و دعا و نيايش کنند، زيرا روح بيقرار و متلاطم سرانجام بايد به چيزي دل بندد و به اصل و مبدأ تعلق گيرد و زندگي بر او سخت و در کامش تلخ و غير قابل تحمل خواهد بود.
دکتر الکسيس کارل براي درمان جنبه هاي مخرب تمدن جديد راهي نمييابد و ميگويد: «اين تمدن جديد و صنايع و اختراعات روزافزون، با طبيعت زندگي ما، سازشي ندارد و به همين جهت است که هر روز و هر سال بر تعداد بيماريها و مخاطرات زندگي افزوده ميشود و ما که خود را، به وجود آورنده ي تمدن جديد ميشماريم نميتوانيم راهي براي اصلاح يا بهبود آن پيدا کنيم».[1] .
ماکس مولر، خاورشناسي آلماني و استاد دانشگاه آکسفورد ميگويد: اسلاف و گذشتگان ما از آن زمان به درگاه خداوند سرفرود آورده بودند که حتي براي خدا نامي هم نتوانسته بودند، بگذارند.[1] .
اين سخن، حکايت از اصالت و استواري و فطري بودن نيايش و پرستش در وجود انسان ميکند، زيرا به بيان قرآن و منطق اسلام، آفرينش انسان آميخته با پرستش و نيايش است، همچنانکه، حيات آدمي و ادامه آن، منوط به تنفس و جذب اکسيژن و دفع کربن است. روح و روان انسان، نيازمند به نيايش و ارتباط با جهان ملکوت و آستان کبريايي آفريدگار ميباشد، تا از اين گذرگاه، زنگار نقص و جهل و جور از صحيفه ي دل بزدايد و خانه ي دل را با فروغ تابناک توحيد روشن سازد.
نماز از همان اوان حيات آدميان، وارد زندگي بشر شده است و نه تنها در اديان الهي واجب بوده است، بلکه انسانهاي غيرالهي هم به نوعي با پروردگار خود ارتباط داشته، نيايش ميکرده اند. با اين بيان روشن شد که نماز و نيايش، بين ملتهاي مختلف جهان، چيز بيگانه و نامأنوسي نبوده و نيست، و هر کس به طريقي با محبوب و معبود خويش ارتباط برقرار ميکند و مناجات مينمايد.
هر کس به زباني سخن از وصف تو گويد بلبل به غزل خواني و قمري به ترانه
یك دانشمند غیر مسلمان (از اروپا) تحقیقاتی را شامل یافتن بهترین روش برای خارج كردن امواج الكترومغناطیسی كه به بدن آسیب می رساند انجام داده است.
با گذاشتن پیشانی تان بیشتر از یك بار بر زمین، زمین امواج الكترومغناطیس مضر را تخلیه خواهد كرد! این شبیه اتصال ساختمان ها با زمین است كه احتمال برخورد سیگنالهای الكتریكی (مانند رعد و برق) وجود دارد تا امواج از طریق زمین تخلیه شود.
بنابراین سر را بر خاك بگذارید تا امواج الكتریكی مثبت تخلیه شود!
بدن شما به طور روزانه مقدار زیادی امواج الكترومغناطیس دریافت میكند. شما امواج الكترو مغناطیس را از طریق تجهیزات الكتریكی كه استفاده میكنید و نمیتوانید كنار هم بگذارید و ناخواسته این امواج را دریافت میكنید. همچنین از طریق لامپهای روشن كه حتی برای یك ساعت هم خاموش نمیشوند. شما منبعی هستید كه مقدار زیادی امواج الكترومغناطیس دریافت میكنید. به عبارت دیگر شما با امواج الكترومغناطیس شارژ میشوید بدون اینكه بفهمید! سر درد دارید ! احساس ناراحتی می كنید! تنبلی در كار و درد در مكانهای مختلف! این را فراموش نكنید وقتی بعضی از این علایم را احساس كردید !
راه حل همه اینها چیست !!؟؟ با گذاشتن پیشانیتان بیشتر از یك بار بر زمین، زمین امواج الكترومغناطیس مضر را تخلیه خواهد كرد! این شبیه زمین كردن ساختمانهایی است كه احتمال برخورد سیگنالهای الكتریكی (مانند رعد و برق) وجود دارد تا امواج از طریق زمین تخلیه شود. بنابراین سر را بر خاك بگذارید تا امواج الكتریكی مثبت تخلیه شود! بهترین راه كه پیشانی تان را بر خاك بگذارید حالتی است كه رو به مركز زمین باشید چراكه در این حالت امواج الكترومغناطیس بهتر تخلیه خواهد شد. و بیشتر تعجب خواهید كرد وقتی بدانید بر اساس اصول علمی ثابت شده كه كعبه درست مركز زمین است!
سجده كردن بهترین راه برای تخلیه سیگنالهای مضر از بدن است! این همچنین كمال مطلوب برای نزدیكی به قادر مطلق است، او كه جهان را اینگونه خلاق آفرید! ما به خاك نمیافتیم تا امواج الكترومغناطیس تخلیه شود، بلكه برای اطاعت خدای قادر متعال سجده میكنیم ! ما به فرمان خدا اعتقاد داریم كه همیشه در آن معرفتی است! ایمان ما بخاطر آفریننده است! او همه چیز را میداند! اما،از آنجا كه دلیل علمی وجود دارد لازم است به مردم نشان داده شود تا هرآنچه مسلمانان انجام میدهند را ببینند؛ این برای همه خوب است!
سبحان الله
باز از گلدسته ها ، عطر اذان
بر دلم چيزي است مثل بوي ياس
شادي و دلشوره ، ايمان و هراس
رنگ گنبدها مرا گم مي كند
مثل دریا پر تلاطم مي كند
از وجود خود فراتر مي شوم
غرق در الله اكبر مي شوم
مي روم تا آستان شستشو
در كنار حوض ، آهنگ وضو
در نماز ، احساسها گل مي دهند
گفتگوها بوي سنبل مي دهند
از گلوها بُغضها وا مي شود
روي لب لبخند پيدا مي شود
دوست داري با خدا صحبت كني؟
نور را در خانه ات دعوت كني؟
هست شيرين تر ز معناي عسل
نغمة حيّ علي خير العمل
رو به سوي قبله با آغوش باز
خويش را گم كن در آغوش نماز!
شاعر:شهرام محمدي
درباره این سایت